توضیحات
پیش درآمد
یکی از اثر گذارترین و گرانیگاههای نوشتارهای بنیانگذار روانکاوی «Psychoanalyse»، زیگموند فروید Sigmund Freud (1856-1939)، در تاریخ اندیشۀ بشری، بیگمان «آن سوی اصل لذت» Jenseits des Lustprinzips (1920) است، که در پاییز 1920 انتشار یافت. در این نوشتار فروید نظریۀ دوم “رانه” «Trieb» را بسط میدهد، نظریهای که پیش از آن به رانههای جنسانی و خویشپایی «Sexualtriebe- Selbsterhaltungstreibe» پرداخته است. در این نگاشته آموزۀ رانه مفاهیمی چون رانۀ مرگ «Todestrieb»، ارُس «Eros» و جبر تکرار وسواسگون «Wiederholungszwang» را به گونهای فلسفی از حیث نظری و بالینی در روانکاوی مطرح میسازد، که هر چند مخالفتهایی را تا به امروز برانگیخته، اما در تفکر انسان امروز تاثیری بسزا برجای نهاده است و نه تنها در حوزۀ روانکاوی که شماری از برجستهترین روانکاوان چون کلاین Melanie Klein (1882-1960)، لاپلانش Jean Laplanche (1924-2012) و بهگونهای ویژه لاکان Jacques Lacan (1901-1981)، آن را پی جُستهاند و پردازش و تعمیق آن همچنان توسط روانکاوان معاصر صاحب نظری چون ویدمرPeter Widmer, («Destruktion des Ichs», Psychosozial Verlag, Gießen. زیر چاپ. قسمتهایی از آن در سمینارهای روانکاوی در زوریخ، توسط نویسنده ارائه شده است.) استمرار یافته، بلکه در حوزههای مختلف علوم انسانی نیز اثربخشی شایانی داشته است.
لاکان در سمینار دومش، “آن سوی اصل لذت” را به مثابۀ متن قانونی برای رویاروییش با “تحلیل ایگو” توصیف میکند. Jaques Lacan: Das Ich in der Theorie Freuds und in der Technik der Psychoanalyse. Das Seminar, Buch II, Turia+Kant 2015, S. 80. {The Ego in Freud’s Theory and in the Technique of Psychoanalysis (1954-1955)}))
به تعبیر الیور هریس «Olver Harris: Lacan’s Return to Antiquity. Between Nature and the Gods. Routledge 2017, S. 21» اغراق نیست، اگر بگوییم، بازگشت لاکان به فروید، بازگشت به “آن سوی اصل لذت” است.
مفهومپردازی “رانۀ مرگ” بهخصوص در سه بخش نخستین این نوشتار که بر “هدف همۀ زندگی مرگ است” تاکید دارد، یادآور نگرشهای برخی اندیشمندان و فیلسوفان آلمانی در قرنهای 18 و 19 است. مانند: گوتهولف هاینریش فون شوبرت Gotthilf Heinrich von Schubert (1780-1860)، که پیرامون همزیستی اشتیاق به زندگی و مرگ در انسان به طرح نظریاتی پرداخته است، نوالیس Georg Philipp Friedrich Freiherr von Hardenberg (1772 –1801), {Novalis}، فریدریش نیچه Friedrich Wilhelm Nietzsche (1844-1900) و بهویژه آرتورشوپنهاور Arthur Schopenhauer (1844-1900) که فروید آشکارا به او استناد میکند. اما ساختدهی نوین فروید به رانۀ مرگ و دوگانهگرایی «Dualismus» رانههای زندگانی «Lebenstriebe» و مرگ یا به عبارت دیگر ارُس (عشق، جنسانیت و خویشپایی) و رانۀ پرخاشگری «Aggression» و ویرانگری «Destruktion» و تعامل آنان از منظرهای پویشی «dynamisch»، اقتصادی «ökonomisch» و جایگاهشناختی «topologisch» در این پژوهش علمی کاملاً اصیل و بدیع است. در این اثر، زندگانی روانی، کنشورزیهایش و پویاییهای نوسانمندش بین این دو رانه ژرفنگرانه واکاویده میشود. در انتهای بخش ششم فروید به نقل قول افلاطون «Plato» از آریستوفانس «Aristophanes» در “سمپوزیوم” «Symposium» میپردازد و رابطۀ رانۀ ویرانگری را در پیوند با رانۀ جنسانی بر بنیاد این متن باز میخواند و بعدتر آن را ژاک دریدا در کتاب “کارت پستال: از سقراط تا فروید و آن سوی” «Jacques Derrida, The Post Card: From Socrates to Freud and Beyond (1980)» مورد بحث قرار میدهد.
طیفی از منتقدان به جای پرداختن علمی به این مقاله، به حوادث تاریخی زندگانی فروید در آن بازۀ زمانی میپردازند. خودکشی دکتر ویکتور تاوسک Victor Tausk (1879-1919) (نورولوژیست «Neurologist» اتریشی و از نزدیکان فروید که پیرامون اسکیزوفرنی «Schizophrenie» اثری منتشر ساخته است. فروید نیز در فصل هفتم نوشتار “ضمیر ناآگاه” «Das Unbewusste» از او نام میبرد. وی در جولای 1919 درگذشت.)، مرگ دکتر آنتون فون فرویند Anton Von Freund (1880-1920) (فیلسوف و از پیشروان مورد تحسین فروید در جنبش روانکاوی که در ژانویه سال 1920 در وین در گذشت) و دخترش سوفی هالبر اشتات Sophie Halberstadt-Freud, (1893-1920) (در 25 ژانویه 1920 درگذشت. در این مقاله فروید به بازی “فورت-دا” «Fort- da- Spiel»ی فرزند او اشاره میکند.) از مواردی است که شاهد مثال میآورند، که فروید تحت تاثیر این حوادث و مانند آن نظریۀ رانۀ مرگ در روانکاوی را عنوان ساخت. هرچند فروید در نامه به ماکس آیتینگون Max Eitingon (1881-1943) مینویسد، هنگامی که این اثر به نیمه رسیده بود، دخترش در سلامت کامل بود، اما فارغ از آن چنین بحثهایی برای بررسی یک نظریۀ علمی از منظر روششناختی، بیحاصل و عبث است. خلط انگیزه و انگیخته در این بافتار راهگشا نیست. هر حادثه و انگیزهای متاثر از آن پشت یک نظریه میتواند باشد، ولی دلیلی بر رد و قبول آن نیست. اگر چه پرداختن به تاریخ شکلگیری یک مفهوم برای تبیینش میتواند مفید باشد.
در آپریل 1919 هنگامی که لو آندرئاس سالومه Lou Andreas-Salomé (1861-1937) از فروید در مورد سرنوشت هفت مقالۀ مابعد روانشناسی «Metapsychologie»اش که هنوز انتشار نیافته، جویا میشود، فروید به او پاسخ میدهد، که بر روی مقالۀ علمی نوینی با عنوان “آن سوی اصل لذت” کار میکند.
فروید در مارس همان سال برای فرنچی Sándor Ferenczi (1873 –1933) مینویسد، که او پژوهشی را پیرامون پدیدآیی مازوخگرایی «Masochismus» با عنوان “کودکی کتک زده میشود” «Ein Kind wird geschlagen» به پایان برده است و نوشتار دومی با عنوانی پررمز و راز “آن سوی اصل لذت” در آستانۀ به بار نشستن است.
در مای 1919 گزارش میدهد، نه تنها طرح این نوشتار بلکه “ناآشنا” «Das Unheimliche» را نیز کامل به پایان رسانده است. در مای 1920 فروید برای فرنزی مینویسد، که دوباره روی این نوشتار کار میکند. در جولای 1920 آن را به اتمام میرساند.
پدیدارهای معین تکرار اهریمنی-ناآشنا بهگونهای همسان در نوشتار “ناآشنا” و مازوخگرایی در نوشتار “کودکی کتک زده میشود” و رانۀ مرگ وارد روانکاوی میشوند، چرا که مسایل یاد شده فروید را به این اقناع رسانده بود، نظریۀ رانهای نوینی و دوگانهنگری مرگ و زندگی در نظریۀ روانکاوی ضروری است. فروید بر مبنای تجارب کار بالینی روانکاوانه در “نتایج نوین درسگفتارهایی پیرامون آشنایی با روانکاوی” Neue Folge der Vorlesungen zur Einführung in die Psychoanalyse (1933) مینویسد: بیمارانی که در روانکاوی مقاومت «Widerstand» میورزند، تنها به این خاطر نیست که مقاومتشان ناآگاهانه است، بلکه انگیزههای خود آن [مقاومت] نیز ناآگاهانه است. به عنوان انگیزه نیاز به تنبیه را نشان دادهام، که به مثابه میلی مازوخگرایانه شناخته شده است.” بعدتر نیز در آثار مهمی چون “مسالۀ اقتصادی مازوخگرایی” (1924) Das Ökonomische Problem des Masochismus، “تمدن و ملالتهای آن” (1930) Das Unbehagen in der Kultur و “چرا جنگ” (1933) ?Warum Krieg این مقوله را (که به پرخاشگری و ویرانگری نیز در پیوند با رانۀ مرگ از منظری روان-جامعهکاوانه میپردازد)، مطمح نظر قرار میدهد. البته نباید از یاد برد که پیشتر نیز فروید در نگاشتههایی چون “رانهها و سرنوشت رانه” (1915) Triebe und Triebschicksale و “ذهنیتهای زمان پیرامون جنگ و مرگ” (1915) Zeitgemäßes über Krieg und Tod با این مقوله پیوند داشته است. به تعبیر لاپلانش، خاستگاه پرخاشگری را به گونهای آغازین بهسوی خود سوژه و خویشویرانگرانه دیدن، نو و رادیکال به شمار میآمد و قدرتش در نظریهپردازی رانۀ مرگ به منصۀ ظهور رسید. نیز این مفهومسازی نظری بر نوشتارهای مهمی چون “روانشناسی توده و تحلیل من” (1919) Massenpsychologie und Ich-Analyse و “من و آن” (1923) Das Ich und das Es اثرگذار بود. فروید در “چکیدۀ روانکاوی” (1938) Abriss der Psychoanalyse نیز که کوتاهزمانی پیش از درگذشتش نگاشت، با قدرت از این نظریه دفاع میکند.
برخی اندیشههای مطرحشده در این نوشتار مانند توزیع انرژیایی روانی و نقش عوامل جراحتزای روانی Trauma در پدیدآیی رواننژندی Neurose را فروید پیشتر در “طرحی از یک روانشناسی” (1895) Entwurf einer Psychologie به رشتۀ تحریر درآورده بوده است. مواردی نیز چون اصل لذت از منظرهای اقتصادی، پویشی و جایگاهشناسانه بازپرداخته میشود (مثلاً گرایش به ثبات با ارجاع به گوستاو تئودور فخنر Gustav Theodor Fechner (1801-1887) و تغییر مسیر از بحث ناتنیدگی مطلق و تخلیۀ کامل انرژی. همچنین ر. ک. “طرحی از یک روانشناسی” (1895)، “صورتبندی دو اصل اتفاق روانی” (1911) Formulierungen über die zwei Prinzipien des psychischen Geschehens و فصلهای ششم و هفتم “تعبیر رویا” (1900) Die Traumdeutung.
واژۀ “ینزایتس” Jenseits (آن سوی در برابر دیززایتس «Diesseits» به معنای این سوی) جز معنای معمولش در گفتار عمومی، در ادبیات فلسفی حوزۀ آلمانیزبان به گونهای اصطلاحی نیز به کار بسته میشود و نشانگر “واقعیتی دیگر” از چشمانداز اسطورهشناختی «mythologisch» و تصوری درونی است و با مرگ پیوند مییابد. نیچه نیز برای عنوان کتابش “آن سوی نیک و بد” (1886) Jenseits von Gut und Böse از این واژه بهره جست.
References:
- Sigmund Freud, Studienausgabe, Alexander Mitscherlich et al., (2000), Fischer Taschenbuch Verlag, Frankfurt am Main.
- Wörterbuch der Psychoanalyse, Roudinesco, E., Plon, M., (2004), Springer Verlag, Wien.
- Subversion des Begehrens, Widmer, (2018), P., Turia+ Kant Verlag, Wien-Berlin.
- Freud Handbuch, Lohmann, H-M., Pfeiffer, J., (2013), J.B.Metzler Verlag, Stuttgart.
- Hamlet – Jenseits des Lustprinzips und Todestrieb, Lemcke, C., (2020), Psychoanalytisches Kolleg, Hamburg.
- https://nosubject.com/ ))
###
موجب افتخار و خرسندی فصلنامهی “سخن سیاووشان” است، که در آستانهی یکصدمین سالگرد انتشار این نوشتار گرانسنگ فروید، ویژهنامهای را بدان اختصاص دهد. در این ویژهنامه برای نخستینبار ترجمۀ فارسی این نوشتار از زبان اصلی آن یعنی آلمانی، که به قلم توانای مترجم فرهیخته دکتر محمد مبشری انجام پذیرفته، انتشار مییابد. مقالات و ترجمههایی ارزنده نیز پیرامون این نوشتار و مفاهیمش در این ویژهنامه از جمله مقالۀ پژوهشگر ارجمند دکتر ایرج اسماعیلپور قوچانی منتشر شده است. امید که مخاطبان مشتاق این حوزه را بهرهمند سازد.
در این شماره میخوانید:
ویژهنامۀ صدسالگی مقالۀ «آنسوی اصل لذّت»:
آنسوی اصل لذّت / زیگموند فروید / ترجمۀ محمد مبشری
تخلص؛ بازگشت همیشگی همان / ایرج اسماعیلپور قوچانی
بررسی مفهوم ژوئیسانس در آثار لکان / ماری – کریستین لازنیک / فرید درفشی
سرمایهداری و رانۀ مرگ / علی هداوند
حظ آنسوی اصل لذت؛ آنتیگونه، جولین نورویچی و استفاده از لذات / پاول میلر / مریم وحیدمنش
پرخاشگری: رهیافت به موضوع از جنبۀ زندگی روزمره / الکساندر میچرلیش / محمد مبشری
تأملات روانکاوانه:
پایان درمان / آلن وانیه / فرید درفشی
درآمدی ناشیانه به تحلیل مفهومنگارانه از عاطفۀ مادری / مرتضا کربلاییلو
پدر یا بدتر؛ مروری بر کتاب عقدۀ تلماخوس / نازنین شهبازی، امیرعلی علیمحمدی
تأملات میانرشتهای:
تأملی دربارۀ روانشناسی تاریخی مردم ایران / داریوش رحمانیان
گزارش نشست نقد و بررسی کتاب “مدرنیته و دیگری آن” / حسین مصباحیان، ابراهیم توفیق، حسینعلی نوذری
روانکاوی و ادبیات:
روانکاوی و ادبیات مدرن؛ دربارۀ آغاز یک رابطۀ هیجانانگیز (بخش دوم) / توماس آنتس / محمد مبشری
نگاهی دیگر به پدران و پسران در شاهنامه / امیرحسین ماحوزی
نگاهی به عشق عذری از منظر روان-ادب پژوهانه / میثم بازانی
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.